آمپلی فایر یا تقویت کننده های الکترونیکی در موسیقی برای تقویت صدای سازهای پیکاپ داری مانند گیتار الکتریک، گیتار باس، ویولون و ... استفاده می شود.

عملکرد دستگاه
امپلی فایرها در به طور عمده دارای دو مدار الکتریکی به نام دریافت سیگنال صدا (Pre Amp) و تقویت کنندهٔ صدا (Power Amp) هستند. از مهمترین قطعاتی که در کیفیت صدای یک امپ بسیار مهم است وجود یک لامپ خلا میباشد. در گذشته در تمامی آمپلی فایرها از لامپ خلا استفاده می شد اما با گذشت زمان و روی کار آمدن ترانزیستورها، جایگزین مناسبی برای لامپهای خلأ به میدان آمد که از لحاظ هزینه بسیار کمتر از لامپهای خلأ بود. اما صدای تولید شده از خازنها هیچگاه کیفیت صدای تولید شده توسط لامپهای خلأ را نداشت و به همین دلیل در بسیاری از موارد حرفهای از همان لامپهای خلأ قدیمی استفاده میشود.
بلندگوی لسلی
بلندگوی لسلی ( بلندگوی گردان ) (به انگلیسی: Leslie Speaker) ساختاریست تشکیل شده از تقویت کننده/بلندگو که برای ایجاد تغییر در صدا با استفاده از اثر داپلر توسط دانلد لسلی اختراع شده.
تقویتکننده الکترونیکی
تقویت کننده الکترونیکی وسیلهای برای افزایش توان سیگنال میباشد. تقویت کننده شکل سیگنال ورودی را حفظ کرده اما دامنه بزرگتر آن را بزرگتر میکند.
از تقویت کننده ها برای تقویت صدای سازهای مانند گیتار الکتریک، گیتار باس، ویولن برای تقویت انواع خروجی های صدا مانند دستگاه های پخش خانگی، دستگاه های پخش خودرو و برای تقویت صداهای ضبط شده در مسیر دستگاه های ضبط صدا در استودیو های صوتی استفاده می شود.
بلندگو
بلندگو به گونهای دستگاه مبدل انرژی گفته میشود که انرژی الکتریکی را به صدا تبدیل میکند. واژه بلندگو ممکن است تنها به یک ترانسدیوسر (که به آن درایور گویند) و یا به سیستمی شامل چندین درایور و همچنین دیگر قطعات الکترونیکی اطلاق شود. بلندگو بخشی از هر سیستم صوتی است و معمولاً تفاوت کیفیت در سیستمهای صوتی ناشی از این بخش است و بیشترین اعوجاج در صدا در این بخش صورت میگیرد.
تاریخچه
فیلیپ رئیس یک بلندگوی الکتریکی را در سال ۱۸۶۳ در تلفن خود نصب کرد که قادر بود صدایی واضح را مجددا تولید کند.
بلندگوی رایانه
بلندگوی رایانه (به انگلیسی: Computer speaker) دستگاهی از دسته سختافزار رایانه است که وظیفهی انتقال صوت به بیرون از رایانه را دارا میباشد؛ این دستگاهها بیشتر دارای یک آمپلیفایر (تقویتکننده الکترونیکی) داخلی با قدرت کم هستند.ارتباط صوتی استاندارد این دستگاهها با رایانه از طریق کابل ۳٫۵ میلی متری (حدود یک هشتم اینچ) که رابط تیآراس نام دارد و اغلب به رنگ سبز مغزپستهای است برقرار میشود.
مانیتور استودیو
مانیتور استودیو نوعی از بلندگوها است که برای تولید برنامههای کاربردی مخصوص استودیو ضبط کاربرد دارد. فرق این بلندگوها با بلندگوهای معمولی در این است که صدای خارجشونده از این دستگاهها فاقد هرگونه تغییر و بیس بوده و صرفاً هرآنچه که درآن وارد میشود را خارج میکند. در اغلب موارد برای تفکیک بهتر صداهای ورودی این قطعه نیازمند تقویتکننده الکترونیکی است.
صدا
صدا یا صوت از انواع انرژی است که از تحرک ذرات ماده بوجود میآیند به این گونه که یک ذره با حرکت (برخورد) خود به ذرهای دیگر ذرهٔ دیگر را به حرکت در میآورد و به همین ترتیب است که صوت نشر مییابد. صدا ارتعاشیست که توسط حس شنوایی انسان درک میشود. ما معمولاً اصواتی که در هوا حرکت میکنند را میشنویم ولی صدا میتواند در گاز، مایع و حتی جامدات نیز حرکت کند.صدا ص َ (ع اِ) ۞ معرب «سدا» است ۞ و آن آوازی باشد که در کوه و گنبد وامثال آن پیچد و باز همان شنیده شود و در عربی نیز همین معنی را دارد .
سرعت صوت در جامدات بدلیل تراکم زیاد مولکولها، بیشتر از مایعات و در مایعات نیز بیشتر از گازها است. صوت بر خلاف امواج دیگر مانند نور و گرما فقط در محیطی نشر مییابد که ماده وجود داشته باشد و این بدین معناست که اگر بر سطح ماه (که هوایی وجود ندارد) انفجاری روی دهد شما هیچ وقت صدای آنرا نمیشنوید. از واحد دسیبل نیز برای اندازه گیری شدت صوت استفاده میکنند. محدودهٔ شنوایی انسان بین ۲۰ تا ۲۰۰۰۰ هرتز میباشد.
خصوصیات صدا
ویژگیهای صدا عبارتند از بسامد، طول موج، دامنه و سرعت
بسامد و طول موج
بسامد تعداد تغییرات فشار هوا در هر ثانیه در یک نقطه ی ثابت است که موج صدا در حال گذر از آن میباشد. یک چرخه ی نوسانی ساده در یک ثانیه برابر با یک هرتز است. طول موج برابر فاصله ی بین دو قله ی متوالی بوده که موج در مدت زمان یک چرخه ی نوسانی آنرا طی میکند.
سرعت صوت
سرعت انتشار صوت بستگی به نوع، دما و فشار محیطی که صوت در آن منتشر میشود دارد. در شرایط طبیعی از آنجایی که هوا تقریباً بصورت یک گاز کامل رفتار میکند سرعت صوت وابسته به فشار هوا نخواهد بود. در هوای خشک در دمای 20 درجه ی سانتیگراد سرعت صوت حدوداً 343 متر در ثانیه یعنی حدوداً یک متر در هر 3 هزارم ثانیه است. سرعت صوت همچنین وابسته به بسامد و طول موج است. بنابراین یک صوت 343 هرتزی طول موج یک متر خواهد داشت.
واژهٔ «صدا»، معرب (عربیشدهٔ) «سدا»ی پارسی است.
سرعت صوت
سرعت صوت (به انگلیسی: Speed of sound)، فاصلهایست که یک موج صوتی در مدت زمان یک ثانیه در یک سیال میپیماید. سرعت صوت مشخص میکند که این موج در بازهٔ مشخصی از زمان چه مسافتی را طی میکند. در هوای خشک و در دمای ۲۰ درجه سانتیگراد (۶۸ درجه فارنهایت)، سرعت صوت ۳۴۳٫۲ متر بر ثانیه (۱۱۲۶ فوت بر ثانیه)، ۱۲۳۶ کیلومتر بر ساعت (۷۶۸ مایل بر ساعت) یا به طور تقریبی، یک کیلومتر در سه ثانیه و یا تقریباً یک مایل در پنج ثانیه است. در دینامیک سیالات، سرعت صوت در یک سیال (گاز یا مایع)، به عنوان یک ابزار حسابگری نسبی خود سرعت استفاده میشود. سرعت یک شیئ (فاصله بر زمان) تقسیم بر سرعت صوت در سیال به عنوان عدد ماخ شناخته میشود. اشیایئ که با سرعت بیشتر از یک ماخ حرکت میکنند، در سرعتهای سوپرسونیک حرکت میکنند.
سرعت صوت در یک گاز ایدهآل، مستقل از فرکانس است وتابعی از ریشهٔ دوم دمای مطلق است ولی به فشار یا چگالی آن گاز وابسته نیست. برای گازهای مختلف، سرعت صوت به طور معکوس به ریشه دوم میانگین جرم مولکولی گاز بستگی دارد.
در گفتگوهای مرسوم روزمره، منظور از سرعت صوت، سرعت موج صوتی در سیالِ هوا است. با این حال، سرعت صوت از یک ماده به مادهٔ دیگر متفاوت است. صوت در مایعات و جامدات نامتخلخل سریعتر از هوا، حرکت میکند. میتوان گفت سرعت صوت در آب حدود ۴٫۳ برابر (۱۴۸۴ متر بر ثانیه)، و در آهن تقریباً ۱۵ برابر (۵۱۲۰ متر بر ثانیه) سرعت آن در هوای ۲۰ درجه سانتیگراد است.
سرعت صوت در فلزات و جامدات، مایعات، درون محیطهایی که فشردگی هوای آنها نسبت به محیط آزاد بیشتر است، مناطق سرد و مرطوب و پست تر از دریا، مناطق سرد و مرطوب در کنار دریا، مناطق سرد و مرطوب بالاتر از دریا، مناطق مرطوب بالاتر از دریا نسبت به هوای آزاد در حالت عادی به ترتیب ذکر شده بیشتر است. صوت از محیطهایی که مادی نیستند (در آنجا ماده وجود ندارد) نمیتواند عبور کند.
صدای انسان
صدای انسان متشکل از صوتی است که با استفاده از تارهای صوتی توسط انسان ساخته شده و برای صحبت کردن ، آواز خواندن ، خندیدن ، گریه کردن ، فریاد زدن و ... مورد استفاده قرار می گیرد.
تارهای صوتی فقط بخشی از صدای اولیه ی انسان را می سازند و به طور کلی مکانیزم تولید صدای انسان را می توان به سه بخش ریه ، تارهای صوتی موجود در حنجره و مفاصل تقسیم بندی کرد.
ریه ( پمپ ) باید جریان هوا و فشار هوای کافی را برای ارتعاش تارهای صوتی تولید کند تارهای صوتی یک دریچه ی ارتعاشی هستند که جریان هوا را از ریه صادر می کند تا پالس های قابل شنیدنی را به صورت یک منبع صدا در حنجره تولید نمایند.عضلات حنجره ، طول و تنش تارهای صوتی را برای ایجاد تن صدایی بسیار خوب تنظیم می کنند .
مفاصل ( بخش هایی از دستگاه صوتی در قسمت فوقانی حنجره شامل زبان ، کام ، گونه ، لب ها و غیره ) ، صدای نشأت گرفته از حنجره را واضح و شفاف و به نوعی فیلتر می کنند و تا حدی می توانند جریان هوای حنجره را به عنوان یک منبع صدا تقویت یا تضعیف نمایند .
تارهای صوتی در ترکیب با مفاصل قادر به تولید آرایه های بسیار پیچیده ای از صدا هستند . تن یا لحن صدا می تواند بیانگر احساسات مختلف انسان باشد : مانند خشم ، تعجب یا شادی .
خواننده ها از صدای انسان به عنوان ابزاری برای ایجاد موسیقی استفاده می کنند .
مهندسی صوت
مهندسی صوت (به انگلیسی: Acoustical engineering) قسمتی از علم صوت است که با ضبط و تکثیر صوت توسط وسایل الکتریکی و مکانیکی سروکار دارد. مهندسی صوت از رشتههای مختلفی بهره میبرد از جمله: مهندسی برق، صوتشناسی (acoustics)، روانشناسی صوتی (psychoacoustics) و موسیقی.
نوروصوتشناسی
نوروصوتشناسی یا آکوستو-اپتیک (Acousto-optics) شاخهای از فیزیک است که به بررسی برهم کنش امواج نوری و امواج صوتی و به خصوص پراش لیزر به وسیلهٔ امواج صوتی میپردازد.
اپتیک تاریخچهای بسیار طولانی دارد: از زمان یونانیان باستان تا عصر حاضر درست مانند اپتیک، آکوستیک نیز تاریخچهای طولانی دارد که به زمان یونانیان باستان باز میگردد. در مقابل آکوستو اپتیک علمی بسیار نوین با تاریخچهای کوتاهاست. این زمینه از علم با پیش بینی بریلوئن در مورد پراش نور بوسیلهٔ امواج صوتی منتشر شده در ماده در سال ۱۹۲۲ میالادی آغاز شد. این پیش بینی ده سال بعد توسط دبای و سیرز و همچنین لوکاس و بیکارد آزمایش و تایید شد.
مورد خاص پراش مرتبهٔ اول تحت یک زاویهٔ فرود خاص (که بریلوئن هم پیش بینی آن را کرده بود) برای اولین بار توسط ریتوف دیده شد. رامان و نث در سال ۱۹۳۷ یک مدل عمومی تر را طراحی کردند که پراشهای مرتبهٔ بالاتر را آشکار کند. این مدل بعدها در سال ۱۹۵۶ توسط فریزو توسعه پیدا کرد. مدل وی قابل تنظیم بر مرتبهٔ پراشی مشخص بود.
اساس نوروصوتشناسی، تغییر ضریب شکست به خاطر حضور موج صوتی در مادهاست. موج صوتی یک شبکهٔ ضریب شکست در ماده به وجود میآورد و این شبکه توسط موج نوری "دیده" میشود. تغییر ضریب شکست که به خاطر نوسان فشار ایجاد شده، به وسیله آثار شکست نور، بازتاب نور، تداخل و پراش قابل شناسایی است.
آکوستو اپتیک
آکوستو اپتیک شاخه ای از فیزیک است که به بررسی برهم کنش امواج نوری و امواج صوتی و به خصوص پراش لیزر به وسیله ی امواج صوتی می پردازد.
مقدمه
اپتیک تاریخچه ای بسیار طولانی دارد: از زمان یونانیان باستان تا عصر حاضر درست مانند اپتیک، آکوستیک نیز تاریخچه ای طولانی دارد که به زمان یونانیان باستان باز می گردد. در مقابل آکوستو اپتیک علمی بسیار نوین با تاریخچه ای کوتاه است. این زمینه از علم با پیش بینیبریلوئندر مورد پراش نور بوسیله ی امواج صوتی منتشر شده در ماده در سال 1922 میالادی آغاز شد. این پیش بینی ده سال بعد توسط دبای و سیرز و همچنین لوکاس و بیکارد آزمایش و تایید شد.
مورد خاص پراش مرتبه ی اول تحت یک زاویه ی فرود خاص (که بریلوئن هم پیش بینی آن را کرده بود) برای اولین بار توسط ریتوف دیده شد. رامان و نث در سال 1937 یک مدل عمومی تر را طراحی کردند که پراش های مرتبه ی بالاتر را آشکار کند. این مدل بعد ها در سال 1956 توسط فریزو توسعه پیدا کرد. مدل وی قابل تنظیم بر مرتبه ی پراشی مشخص بود.
اساس آکوستو اپتیک، تغییر ضریب شکست به خاطر حضور موج صوتی در ماده است. موج صوتی یک شبکه ی ضریب شکست در ماده به وجود می آورد و این شبکه توسط موج نوری "دیده" می شود. تغییر ضریب شکست که به خاطر نوسان فشار ایجاد شده، به وسیله آثار شکست نور، بازتاب نور، تداخل و پراش قابل شناسایی است.
ابزارهای الکترو اپتیکی
ابزار های آکوستو اپتیکی شامل سه گروه زیر هستند:
1- مدولاتور الکترو اپتیکی
با تغییر پارامترهای موج صوتی مانند دامنه، فاز، فرکانس، و قطبش می توان خواص موج نوری را مدوله کرد. برهمکنش نور و صوت همچنین امکان مدوله کردن زمانی و فضایی موج نوری را فراهم می آورد.
یک راه ساده برای مدوله کردن پرتوی اپتیکی عبور نور از محیطی است که در آن موج صوتی به طور متناوب روشن و خاموش شود. وقتی صوت خاموش باشد زاویه ی پراش صفر و نور بی تغییر است. با روشن شدن صوت پراش رخ می دهد و شدت صوت در زوایای پراش افزایش ی یابد. با ثابت نگاه داشتن فرکانس صوتی و تغییر در توان مولد صوت می توان این ابزار را به یک مدولاتور آکوستواپتیکی تبدیل نمود. در طراحی مدولاتور باید به نحوی عمل کرد که ماکزیمم شدت نور در پرتوی پراشیده رخ بدهد. مدت زمانی که طول می کشد صوت از ماده عبور کند نیز محدودیتی بر سرعت سوییچ کردن تحمیل می کند. برای همین پرتوی نوری را تا حد ممکن باریک می کنند. باریک ترین پرتوی نوری ممکن را حد پهنای باند می نامند.
2- فیلتر های الکترو اپتیکی
رابطه ی 4 ارتباطی را میان طول موج صوتی و طول موج نوری نشان می دهد. در واقع پرتوی نوری تابیده شده، اگر دارای تعداد زیادی طول موج باشد فقط در طول موج های خاصی پراکنده می شود. مابقی طول موج ها فیلتر خواهند شد.
3- منحرف کننده های الکترو اپتیکی
با ایجاد یک تغییر در فرکانس صوت می توان تغییر زاویه ای در پرتوی نوری ایجاد کرد.
پژواک
پژواک (اکو)، بازگشت صدا از دیوار یا سایر اشیاست. صدا با سرعتی مشخّص و ثابت (نزدیک به ۳۴۴ متر بر ثانیه) حرکت میکند؛ بنابراین میتوانیم با استفاده از پژواک، فاصلهٔ برخی از اشیا را محاسبه کنیم. دستگاه عمقسنج کشتی، برای محاسبهٔ عمق دریا از پژواک بهره میگیرد.
پژواک، خفّاش را قادر میسازد تا در تاریکی پرواز کند. رادار نیز از خاصیّت پژواک (وبا استفاده از امواج رادیویی) در کشف هدف بهره میگیرد.
فرامواد
متامتریال یا فرامواد به ماده مرکبی گفته میشود که دارای خواص نامتعارف الکترومغناطیس در ساختار وجودی خود است. آنچه این مواد را غیر معمول کرده است، خاصیت ضریب شکست منفی نور در آنها است، به این معنا که این مواد نور را در جهت مخالف مواد عادی منکسر میکنند. مواد الکترومغناطیس تشکیل دهنده آنها میتواند با دستکاری مختصر و دقیق ساختارشان «تنظیم» نیزبشود.
این مواد از ترکیب میلههای ریز و مجموعهای از حلقههای فلزی و مانند آنان ساخته شده است که برای اولین بار توسط دیوید اسمیت (David Smith استاد دانشگاه کالیفرنیا) ساخته شد. خواص نامتعارف این مواد سبب شده است از آنها در زمینههای مختلف استفاده شود از جمله آنها در مهندسی مایکروویو است که میتوان به کاربرد در موجبرها، جبران پاشندگی، آنتنهای هوشمند، لنزها و نمونههای فراوان دیگر استفاده کرد.
فوتبال
فوتبال (به انگلیسی: Football) یک ورزش تیمی و محبوبترین بازی در بیشتر
کشورهای جهان است
که توسط دو تیم یازده نفره متشکل از بازیکنان فوتبال با یک توپ فوتبال بر روی
چمن طبیعی یا مصنوعی با هدف گلزدن انجام میگیرد. یازده بازیکن هر تیم شامل
چند مهاجم، هافبک، مدافع و یک دروازهبان میشوند که توسط سرمربی در زمین چیده
میشوند و مانند یک سیستم عمل میکنند که سیستم فوتبال نامیده میشود. امروزه
بیش از ۲۵۰ میلیون فوتبالیست در بیش از ۲۰۰ کشور وجود دارند.
قدمت فوتبال به چندین سدهٔ پیش از میلاد و به چین بازمیگردد که به تدریج در
یونان و روم نیز رواجیافت. فوتبال مدرن امروزی نیز در سال ۱۸۶۶ در مدارس
انگلستان شکلگرفت و به تدریج گسترهٔ پراکندگی آن همهٔ جهان را زیر پوشش خود
قرارداد. با شکلگیری سازمان فیفا در سال ۱۹۰۴ و ایجاد رقابت جام جهانی فوتبال،
این ورزش بسیار گستردهتر شد.
طول زمین فوتبال ۹۰ تا ۱۲۰ متر و عرض آن ۴۵ تا ۹۰ متر است. فوتبال در دونیمه ۲۰
تا ۴۵ دقیقهای انجام میگیرد و در بازیهای حذفی و رفت و برگشتی گاهیاوقات،
وقتهای اضافه و پنالتی نیز به آن افزوده میگردد. فوتبال ضوابطی دارد که
قوانین فوتبال نامیده میشوند و نمیتوان بر خلاف آنها عملکرد. سازمان فیفا
علاوه بر فوتبال، نهاد رسمی ورزشهای فوتسال و فوتبال ساحلی نیز میباشد و
کنفدراسیونهای قارهای یوفا، اِیاِفسی، سیاِیاِف، کونکاکاف، کونمبول و
اُاِفسی از زیرشاخههای فیفا هستند.
جام جهانی فوتبال از بزرگترین رویدادهای ورزشی جهان است که هر چهارسال یکبار
در یکی از کشورهای جهان روی میدهد. علاوه بر این، مسابقات بینالمللی دیگری
مانند بازیهای المپیک تابستانی، جام کنفدراسیونها، جام باشگاههای جهان، جام
ملتهای اروپا و لیگ قهرمانان اروپا نیز رایج است. لیگهای متعددی ازجمله لا
لیگا و لیگ برتر انگلستان در کشورهای مختلف بهوجود آمدهاند که نوعی مسابقات
داخلی محسوب میشوند. فوتبال بانوان نیز از اواخر سدهٔ نوزدهم میلادی به
راهافتاد. فیفا ادعا میکند که وظیفهٔ محافظت بازیکنان از زورافزایی را
بهخوبی انجام میدهد و فوتبال، از زورافزایی پاک است. در سال ۲۰۰۴، فیفا یک
منشور اخلاقی برای اجرای بازیهای جوانمردانه بهتصویب رساند. اما در سال ۲۰۰۶،
این منشور بازنگریشد و منجر به تشکیل نهاد قضایی سوم فیفا شد.
واژهشناسی و نام
ورزشهای شبیه به فوتبال در کشورهایی که آغازگر فوتبال بودند، نامهای مختلف
داشت. این بازیها در چین «تسو چو»، در ژاپن «کِمَری» و در یونان و امپراتوری
روم «هارپاستوم» نامیده میشدند.
اصطلاح فوتبال (به انگلیسی: Football) را برای نخستینبار مردم بریتانیا
ابداعکردند. ریشهٔ واژهٔ فوتبال به اواخر سال ۱۸۰۰ میلادی و از هنگامی که این
ورزش در مدارس انگلستان راهاندازیشد، باز میگردد. مقررات این رشته ورزشی
نخستین بار در سال ۱۸۶۳ در اتحادیه فوتبال انگلستان تنظیم شد و نام «اتحادیه
فوتبال» (association football) هم برای تمایز این بازی از انواع دیگر فوتبال
(به ویژه راگبی فوتبال) انتخاب شد. «اتحادیه فوتبال» همچنان نام رسمی این رشته
ورزشی است و سازمانهای اصلی ادارهکننده ورزش فوتبال مثل فیفا و یوفا از این
نام در عنوان خود استفاده کردهاند. واژه ساکر (به انگلیسی: Soccer) نیز مخففی
از کلمه association همراه با پسوند انگلیسی er است که در دهه ۱۸۸۰ در انگلستان
ابداع شد. امروزه در ایالات متحده آمریکا این رشته را بیشتر ساکر مینامند. در
بریتانیا این ورزش در ردههای سنی بزرگسالان، تا مدتی با نام ساکر شناخته
میشد. پس از مدتی، در ردهٔ سنی ۱۸ سال برای نخستینبار فوتبال نامیدهشد و این
اصطلاح به تدریج بر واژه ساکر تسلط پیدا کرد و در پایان به فوتبال تغییر نام
یافت.
این ورزش در مناطقی از جمله فرانسه، اسپانیا و آمریکای لاتین با اصطلاح فوتبال
نامیده میشود. آلمانیها با اندکی تنوع آن را Fußball مینامند.
تعاریف
مسابقهٔ فوتبال: به بازی که در آن بازی فوتبال انجام میگیرد، مسابقهٔ فوتبال
میگویند.
زمین فوتبال: به زمینی که بازی فوتبال در آن انجام میگیرد، زمین فوتبال
میگویند که در شرایط استاندارد میبایست پوشیده از چمن طبیعی یا مصنوعی باشد و
شامل مناطقی از جمله محوطه جریمه است. فوتبال بر روی زمینهای خاکی کوچهها و
خیابانها نیز انجام میگیرد و آنها نیز زمین فوتبال به شمار میروند.
تیم فوتبال: به مجموعهای از بازیکنان فوتبال گفته میشود که در یک مسابقه با
هم متحد و همهدف هستند.
مربی فوتبال: فردی که فوتبال نقش تربیت و سازماندهی بازیکنان تیم (از نظر جسمی
و روحی) جهت کامیابی در مسابقات را بر عهده دارد. در فوتبال امروزی هر تیم
چندین مربی دارد که وظایف به صورت تفکیکشده بین آنها تقسیم میشود. سرگروه
مربیان تیم، سرمربی نامیده میشود.
سیستم فوتبال: سیستم یا آرایش تیمی، نشاندهنده طرز چیرمان بازیکنان یک تیم در
زمین است. آرایش هر تیمی متناسب با رویکرد دفاعی یا تهاجمی آن تیم، توانایی
بازیکنان و عوامل دیگر است.
کاپیتان: کاپیتان یکی از بازیکنان است که وظیفه رهبری تیم در زمین بازی را بر
عهده دارد و با بستن بازوبند به بازوی چپش، از دیگر بازیکنان متمایز میشود.
دروازهبان: دروازهبان هر تیم وظیفه جلوگیری از ورود توپ به دروازه خودی را بر
عهده دارد و لباس وی از سایر بازیکنان تیم متمایز است.وی تنها بازیکن تیم است
که اجازه دارد توپ را (در محدوده مشخص) با دست لمس نماید.
مدافع: به بازیکنی گفته میشود که محل جایگیری او در زمین خودی است و میان
دروازهبان خودی و مهاجم حریف قرار میگیرد و وظیفهٔ اصلی وی مقابله با حمله
تیم حریف است. مدافعان خود به انواع مدافع مرکزی، مدافع کناری، سوییپر، مدافع
جلو و مدافع آزاد (لیبرو) دستهبندی میشوند.
هافبک: به بازیکنی گفته میشود که معمولاً در میانهٔ زمین بازی میکند و به زیر
مجموعههایی از جمله هافبک هجومی، هافبک دفاعی، هافبک میانی و هافبک کناری
تقسیم میشود. وظایف اصلی هافبک، رساندن توپ به مهاجمان برای گلزنی و کمک به
مدافعان برای جلوگیری از گلخوردن است.
مهاجم: به بازیکنی گفته میشود که در خط جلو بازی میکند و نزدیکترین بازیکن
هر تیم به دروازهٔ حریف است. وظیفه اصلی مهاجم گلزنی است. مهاجم زیر مجموعههای
مختلفی مانند مهاجم نوک، مهاجم کنار و مهاجم کاذب دارد.
بازیکن ذخیره: بازیکن فوتبالی است که بر روی نیمکت مینشیند و در مسابقات
استاندارد، حداکثر ۳ بازیکن ذخیره میتوانند جایگزین بازیکنان اصلی شوند.
هتتریک: اگر یک بازیکن در یک مسابقه سه بار یا بیشتر گلزنی کند؛ میگویند او
هتتریک کردهاست.
کلین شیت (دروازه بسته): هنگامی که یک تیم در یک مسابقه هیچ توپی وارد
دروازهاش نشود؛ میگویند آن تیم (یا دروازهبان آن تیم) کلین شیت (دروازه
بسته) انجام دادهاست.
دیواره دفاعی: یک ردیف از بازیکنان فوتبال است که شانه به شانه یکدیگر
میایستند و تلاش میکنند جلوی شوت بازیکنان حریف به دروازه خودی را در زمان
نواخت ضربه ایستگاهی مستقیم بگیرند. این ردیف انسانی میبایست حداقل ۱۰ یارد از
توپ کاشتهشده فاصله داشته باشد.
آوانتاژ: قانونی است که به داور اجازه میدهد در مواردی که خطایی را روی
بازیکنی تشخیص دادهاست، اگر تشخیص دهد که در جریان ماندن بازی به نفع بازیکن
هدف خطا است، اعلام خطا نکند و بازی را ادامه دهد.
بازی
وتبال قواعدی دارد که قوانین فوتبال نامیده میشوند و بازی براساس آنها انجام
میگیرد. توپ فوتبال وسیلهای است که بازی با آن انجام میگیرد و دور آن ۷۱
سانتیمتر است. در زمین فوتبال، دو تیم که هر کدام از یازده بازیکن (شامل
مهاجم، هافبک، مدافع و یک دروازهبان) تشکیل شده، به رقابت با یکدیگر
میپردازند و آرمان هر تیم وارد کردن توپ به دروازهٔ حریف یا اصطلاحاً گل زدن
است. هر تیمی که در پایان بازی گل بیشتری به ثمر رساندهباشد، برندهٔ بازی است
و تیم مقابل بازنده است؛ اگر هر دو تیم به تعداد مساوی گل به ثمر برسانند، با
هم مساوی یا تساوی کردهاند. هرتیم یک کاپیتان دارد که تیم را رهبری میکند.
هیچ بازیکنی در زمین به جز دروازهبان حق دستزدن و زدن بازو به توپ را ندارد و
پرتاب توپ توسط دروازهبان، یک نوع آغاز مجدد بازی است. بازیکنان معمولاً با
پای خود توپ را در زمین جابهجا میکنند و گاهی اوقات از دیگر بخشهای بدن
(بهویژه سر) نیز برای جابهجا کردن توپ استفاده میکنند. بازیکنان تنها از
دستها و بازوهای خود نمیتوانند استفادهکنند. همهٔ بازیکنان توپ را در هر جهت
و در سراسر زمین جابهجا میکنند، اما نمیتوان توپ را در موقعیت آفساید
دریافتکرد.
بازیکنان با روشهای کنترل توپ از جمله دریبلینگ (دریبلکردن)، پاسدادن توپ به
همتیمی، شوتزدن که معمولاً با عکسالعمل دروازهبان روبهرو میشود، برای خود
فرصت گلزنی ایجاد میکنند. بازیکنان برای جلوگیری از پیشروی فوتبالیستهای
رقیب، اعمالی چون بریدن پاسها، تکلزدن و برخورد فیزیکی با بازیکنان تیم مقابل
را انجام میدهند. فوتبال بهطور کلی یک بازی روان است و تنها هنگامی که توپ از
زمین بازی بیرونبرود و یا داور خطای بازیکنی را گرفتهباشد، متوقف میشود. پس
از توقف، بازی مجدداً آغاز میگردد.
در سطح حرفهای، معمولاً تعداد زیادی گل بهثمر میرسد. برای نمونه، در فصل
۶۴–۱۹۶۳ لیگ برتر انگلستان به طور متوسط در هر بازی ۳٫۴۰ گل بهثمر رسید.
قوانین بازی برای دروازهبان با ۱۰ بازیکن دیگر متفاوت است و تاکنون، تعداد
زیادی نقشهای تخصصی در زمین ایجاد شدهاست. از دیدگاه کلیتر، این ۱۰ بازیکن
شامل سهدسته میشوند: مهاجمان، هافبکها، مدافعان. گاهی اوقات بازیکنان
پستهای خود را در زمین با یکدیگر عوض میکنند که دروازهبان قابلیت انجام این
کار را ندارد. برای نمونه، مدافع مرکزی میتواند جای خود را با هافبک چپ و راست
عوضکند. این ۱۰ بازیکن ممکن است در هر پستی بهجز دروازهبانی قرارگیرند. سبک
بازی پستها با یکدیگر فرقدارد؛ مهاجمان بیشتر سبک بازی هجومی دارند و برخلاف
آنها، مدافعان کمتر در اندیشهٔ اجرای یک بازی هجومی و سرعتبخشیدن به بازی
هستند. معمولاً هر بازیکن در پست تخصصی خود بازی میکند و کمتر در زمین جابهجا
میشود و پست خود را در زمین تغییر میدهد. هرتیم دارای یک سیستم است و این
سیستم و تاکتیکهای تیم را معمولاً سرمربی شکل میدهد.